سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و جابر پسر عبد اللّه انصارى را فرمود : ] جابر دنیا به چهار چیز برپاست : دانایى که دانش خود را به کار برد ، و نادانى که از آموختن سرباز نزند و بخشنده‏اى که در بخشش خود بخل نکند ، و درویشى که آخرت خویش را به دنیاى خود نفروشد . پس اگر دانشمند دانش خود را تباه سازد نادان به آموختن نپردازد ، و اگر توانگر در بخشش خویش بخل ورزد درویش آخرتش را به دنیا در بازد . جابر آن که نعمت خدا بر او بسیار بود نیاز مردمان بدو بسیار بود . پس هر که در آن نعمتها براى خدا کار کند خدا نعمتها را براى وى پایدار کند . و آن که آن را چنانکه واجب است به مصرف نرساند ، نعمت او را ببرد و نیست گرداند . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :6
بازدید دیروز :3
کل بازدید :5832
تعداد کل یاداشته ها : 4
103/7/26
2:2 ص

    نام داستان   حضرت علی (س)

یک شب حضرت علی (س) داشت به نیاز مندان غذا می داد یک مردی او را دید و فکر کرد او دزد است. دنبال او راه افتاد و دید که او ایستاد. ان هم ایستاد حضرت علی (س)گندم برنج وخرما را زمین گذاشت و در زد و خودش رفت پسر در را باز کرد و دید گندم و برنج و خرما هستند ان مرد از پسر پرسید این مرد کیست تو ان را می شناسی ایا این مرد هر شب برای شما غذا می اورد پسر جواب داد بله هر شب برای ما غذا می اورد اما نمی دانم که او کیست ان مرد حضرت علی (س) را تعقیب کرد دید دم در یکی خرما برنج و گندم گذاشت ان مرد رفت تا هم کمکش کند و هم نامش را به پرسد رفت و از او پرسید نام تو چیست حضرت علی (س) جواب دادن من علی (س) هستم. مرد که باورش نمی شد دست حضرت علی (س) را بوسید و به او کمک کرد. حضرت علی (س) وقتی کارش تمام شد از مرد تشکر کرد و ان ها با هم خداحافظی کردند هم و با هم دوست شدند


90/1/17::: 4:11 ع
نظر()